سبکبال

ساخت وبلاگ
جمعه بود. خانه بودم مثل اکثر جمعه ها. نشسته بودم توی بالکن و زیر آفتاب ناخنم را می گرفتم، مثل اکثر جمعه ها. نگاه کردم به دستانم؛ "ناخن ها باز بلند میشوند، جوری که همیشه شده اند".آفتاب تابید روی ناخن ها و برق قشنگی زد."چرا لاک نزنم؟"بلند شدم و جعبه لاک ها را آوردم و دوباره نشستم توی آفتاب.یک لاک سبکبال...ادامه مطلب
ما را در سایت سبکبال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dreyhane66882 بازدید : 10 تاريخ : شنبه 3 ارديبهشت 1401 ساعت: 11:15

یادم افتاد که چندین سال پیش آخرای تابستون که میشد من همه روش های ممکن برای سفید کردن دست هایی که با پوست مطلب گردو نیلوبلاگ سیاه شده بودن به کار میبردم و آخرش هم با همون دستای سیاه (سیاه کمی کمرنگتر شده) میرفتم دان سبکبال...ادامه مطلب
ما را در سایت سبکبال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dreyhane66882 بازدید : 13 تاريخ : چهارشنبه 19 آذر 1399 ساعت: 22:07

هیچوقت میوه سنجد برایم جذابیت نداشت. اما خاطرات کودکیِ مادرم آنطور که تعریف میکرد پر بود از سنجد چیدن و سنجد خوردن.و من فقط و فقط دیوانه عطر یِکه درخت سنجدی بودم که مادرم در نزدیکی اش باغچه ای درست کر سبکبال...ادامه مطلب
ما را در سایت سبکبال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dreyhane66882 بازدید : 2 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 7:54

هوا گرمه و تمام پنجره های توری دار رو باز گذاشته م.

صدای شرشر آب که صدای کولر همسایه بالاییه چند روزی هست که شنیده می شه.

و من دراز کشیدم و کتاب می خونم و بوی خربزه تمام فضای اتاق پیچیده.

و روحم پرواز کرده و رفته یه جای دور, یه روزگارای دور.

 

سبکبال...
ما را در سایت سبکبال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dreyhane66882 بازدید : 8 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 7:54

می دونی چیه؟
بعضی چیزا رو هیچوقت نمیشه به بعضیا آموزش داد. بعضی آدما رو دیدید که خدای عکس های  به دل ننشین ن؟
من نمی فهمم چه اشکالی داره اگه از بچه ای که روی تابه و داره از  عمق جان میخنده بی خبر از یه زاویه ای که بچه حواسش پرت نشه عکس بگیرن؟
یعنی قسم خوردن که عکسا مصنوعی و ساختگی به نظر بیان و به همین خاطر میرن روبروی بچه میگه به دوربین نگاه کن; حالا یک, دو, و سه

#عکاسی

سبکبال...
ما را در سایت سبکبال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dreyhane66882 بازدید : 8 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 7:54

یک جایی بود در حیاط پشتی خوابگاه, پشت سالن ورزشی, یک جای بلند و دنج و خوش آب و هوا, مثل یک تراس دراز که دور تا دورِ سالن کشیده شده بود, باریک بود اما یک نیمکت چوبی بزرگ را کسی قبلا آورده بود و گذاشته سبکبال...ادامه مطلب
ما را در سایت سبکبال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dreyhane66882 بازدید : 10 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 7:54

به نظر می رسد از شروع نوشتن من در این وبلاگ "یک دهه" می گذرد.

و عمر اینگونه می گذرد.

سبکبال...
ما را در سایت سبکبال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dreyhane66882 بازدید : 14 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 7:54

نیاز دارم به یک اپلیکیشنی چیزی,که بیست و شش سال بعد یاد آوری کند که تولدم را در پاریس در حالی که خانم امیری از دوستان بی نهایت مهربانم را به عنوان مهمان ویژه دعوت  می کنم جشن بگیرم.

سبکبال...
ما را در سایت سبکبال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dreyhane66882 بازدید : 16 تاريخ : يکشنبه 19 اسفند 1397 ساعت: 8:28

جوری میگفت توکلت به خدا باشه که باورم شد خدا را باور داره.

سبکبال...
ما را در سایت سبکبال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dreyhane66882 بازدید : 16 تاريخ : يکشنبه 19 اسفند 1397 ساعت: 8:28

یادم نیست کجا, اما به نقل از افلاطون جمله ای خوانده بودم که می گفت: آدم در قبال چیزی احساس مسئولیت می کند که دوستش دارد.

یادم نیست کِی, اما درست همان روز بود که ذهنم به شدت درگیر مساله ای بود و جوابی برایش نمی یافت.

یادم نیست چطور, اما مساله را به نوعی جمله افلاطون حل کرده بود. 

سبکبال...
ما را در سایت سبکبال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dreyhane66882 بازدید : 18 تاريخ : يکشنبه 19 اسفند 1397 ساعت: 8:28